دسته‌ها
دسته‌بندی نشده

فرهنگ انتظار

اين اواخر با توجه به روي كار آمدن دولت محافظه كار در ايران شاهد بحث هايي در مورد امام زمان و فرهنگ انتظار بوديم. از داستان كذايي چاه جمكران تا نقشه راه امام زمان كه به دستور مقامات بلند پايه مسكوت ماند. با من پرواز كنيد و از ايران پر اشوب كه در حال حاضر در انتظار تصميم شواري امنيت است به آمريكاي شمالي بياييد. تعجب نكنيد اينجا هم فرهنگ انتظار وجود دارد. فقط با كمي تفاوت در منتظر به فتح ت(يا همان چيزي كه انتظارش را مي كشند). چند روزي است كه هوا رو به گرمي گذاشته و دانشجويان و مردم كه گويا مدت ها حسرت به دل بوده اند در حال كم كردن لباس هاي خود و برهنگي لاقل قسمتي از اندام خود هستند. با چند نفر كه صحبت مي كردم با شوق و ذوق از تابستان و بهار ياد مي كردند. البته به هيچ وجه من الوجوه لازم به صحبت كردن نيست. فقط كافي است يك مقدار سر به زير نباشيد تا “آنچه ناديدني است، آن بيني”. مرزهاي جغرافياي چنان مفاهيم و پيش فرض هاي انسان ها و طرز نگرش را تغيير مي دهند كه گاه مي توان تا مدت زيادي به تفاوت ها و تضاد ها فكر كرد و گاه مي شود كه بخندي و يا اينكه خيلي تلخ از كنار واقعيت بگذري. اما آنچه روشن است اينكه نسل ما خيلي راحت با همه مسابل كنار مي آيد. شايد به همان دليل كه دوستم، هادي نيلي در وبلاگ خود آورده و آن این كه نسل ما كاملا سكولار تربيت شده است و اين يكي را واقعا مي توان پاي حكومت نوشت و خود مي تواند يكي از ملزومات حركت به سمت يك جامعه سكولار دموكراتيك در آينده باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.