دسته‌ها
دسته‌بندی نشده

من Juno شانزده سال دارم

حسین خان پناهی بعد از چهار ماه کسب کمالات و تحصیلات در جزیره شاهزاده ادوارد علیه الرحمه، چندی پیش در پی بازگشتشان، با اقدام(به فتح الف) میمونشان خاک سرد تورنتو را گرمایی تازه بخشیدند. لختی در تورنتو و در هیاهوی شهری که صد البته آرامش و سکون جزیره را ندارد استراحت فرمودند و سال نو مسیحی را مثل هر مسلمان کانادایی دیگری جشن گرفتند.

شازده حسین که در روز 5 شنبه حوصله مبارکشان سر رفته بود و گویا گذاشتن ماتحتشان در آب سرد هم افاقه احوالات ناخوششان را نکرده بود، پیغامی به تلفن من فرستادند تا بعد از ارجاع بنده حقیر از بیگاری دادن به استکبار، سینمایی رفته، جیبهای هالیوود را پرپول و اوقات خوشی را سپری کنیم. با طیب خاطر پذیرفتم. به سینمایی نزدیکی خانه رفتیم و چون تمام فیلم های خوب اخیر را دیده بودیم، به پیشنهاد حسین Juno را انتخاب کردیم.

و اما در مورد فیلم. شخصیت 16 ساله داستان که به عقیده من و شازده، بسیار دوست داشتنی و جذاب هم هست، بذله گو و صمیمی است. با نامادری و پدرش زندگی می کند و در مسیر داستان هم دقیقا همان بر او اتفاق می افتد که بر ترانه 15 ساله می افتد. با این تفاوت که در نسخه هالیوودی جایگزین شوهر هوس باز ترانه، پسری 16 ساله است که دوست صمیمی Juno بوده و سکس ناخواسته هم به دلیل خواست دختر بوده است. مخلص کلام اینکه بعد از دو ماه و اندی دختر زیبای فیلم، پی به حاملگی خود می برد و تصمیم به نگه داشتن بچه می گیرد تا بعد از به دنیا آوردنش به یکی از خانواده هایی که به دنبال سرپرستی نوزاد تازه به دنیا آمده هستند بدهد.. در میان گذاشتن این موضوع با پدر و نامادری شاید سخت ترین کاری بود که juno باید انجام می داد که اتفاقا با حمایت آنها روبه رو می شود.

تردید دارم که صحبت از مطلق بودن اخلاق در کتاب دینی سال سوم بود یا دوم ولی به خاظر دارم که صحبت از این بود که در همه جای دنیا کار خوب و بد یکی قلمداد می شود. مسلما همگان تایید می کنند که اگر یک دختر ایرانی 16 ساله در یک خانواده معمولی ایرانی به پدر و مادرش بگوید که ” من حامله هستم” جواب پدر این نخواهد بود که “پدر کیه”! هنوز خود کشی دختری که در فیلم زندان زنان، باکرگیش توسط دو زن بد نام هم جنس باز از دست می رود و به خاطر تبعات آن اقدام به بریدن شاهرگش می کند در ذهنم مانده است. همچنین در مقام قیاس دوباره دو فیلم، ترانه به دلیل حامله بودن، به اجبار مدرسه را کنار گذاشت در حالی که Juno تا آخرین روزهای قبل از فارغ شدنش کما فی اسابق به مدرسه می رفت. چالش بزرگ پیش روی ترانه اثبات کردن پدر بودن پسر جوان هوس بازی بود که نبودن اسمش در شناسنامه بچه ترانه، پیش داوری های ویران کننده ای را برای او تا آخر عمر به دنبال داشت در حالی که دغدغه Juno تنها خانواده ای بود که قرار بود سرپرستی بچه را به عهده بگیرند.

چگونه ممکن است زمانی که هنجارهای مردمان کره خاکی با عوض شدن موقعیت جغرافیایشان دگرگون می شود، از مطلق بودن اخلاق سخن به میان آوریم. اگر سر کار هنگامی که مشغول کار هستم، مدیر مستقیمم به آفیسم بیاید و تمایل داشته باشد که با من صحبت کنم،به محض ورود او از جایم بلند نمی شوم و او را مهندس یا دکتر یا جناب خطاب نمی کنم. گفتن “پیتر” کفایت می کند. آیا در ایران کسی کلاس درسی را در دانشگاه به یاد می آورد که دانشجویان در آن مشغول گاز زدن به ساندویچ با نوشیدن قهوه باشند؟ کسی در ایران جرات باز کردن لپ تاپش را سر کلاس درس دارد؟ در باب اخلاق هم داستان همینگونه است. پرواضح است که در ایران مردی که عرق خور و هوس باز است را انسان خوبی نمی دانیم. در حالی که اکثر جوانها در ممالک غربی الکل زیاد مصرف می کنند و تا زمانی که رابطه جدی بتوانند داشته باشند با دختران زیادی خواهند بود. پوشیدگی و حجاب در دمای 35+ به هیچ وجه ارزش نیست، در حالی که در ایران یا عربستان یا بعضی دیگر از دول عربی اینگونه تصور نمی شود. زمانی که پوشیدن پوتین را از مصادیق تبرج می دانند، صحبت از شرت پوشیدن، سخن به گزاف است.

اما فارغ از گله های همیشگی من که بسان نق های یک بچه 5 ساله است، اینکه Juno بسیار دوست داشتنی است. گیرتان آمد در یک جمعه دل انگیز زمستانی در کانون گرم خانواده از دیدنش لذت ببرید. یکی از نامزدهای جدی اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن هم مشخص شد.

53 دیدگاه دربارهٔ «من Juno شانزده سال دارم»

حرف که زیاده فعلاً یکیش اینکه:
نامرد تو بلیت جشنواره داشتی زندان زنانه بی سانسور دیدی! ما توانایی قیاس نداریم;)
حالا تا کجاشو نشون دادن تو جشنواره؟؟؟

ما که انگلیسیمون ضعیفه ولی اینجور که از نقد فیلم توسط حضرتعالی دستگیرمون شد معنی Juno می شه این:”آیا اخلاق نسبی است یا مطلق؟”
همچنین از اوصافی که از جونو خانم ارائه فرمودی معلوممان شد که اگه نقش پسره رو به تو می دادن قطعا این شغل پر طمطراقتو ول می کردی !
راجع به بحث مستوفای حجاب نیز معلومه که انتقادت از حجاب از موضع بغض معاویه است نه حب علی(این تصور را عباراتی نظیر “دمای +35 درجه”،”عرق خور” و”هوس باز”تائید می نماید).
به هرحال موفق باشید و امیدوارم که از مطایبه من نرنجیده باشید!

سپاس از کامنتتون جناب امین الدوله.
اول :در باب معنی جونو و طعنه حضرت عالی: ذهن انسان همواره در حال مقایسه کردن است و دیدن یک فیلم هم می تواند خود محرک خوبی باشد برای مقایسه کردن.
دوم: در باب نقش پسر و شغل بنده: بنده هیچ وفت ادعا نکردم که شغل پرطمطراقی دارم. ضمنا دوست پسر Juno در فیلم، با دختر همبستری نمی کند و کارگردان تنها به سکانسی کوتاه کفایت می کند. ما که از این شانسها نداریم ولی حتما نقش پسره رو قبول می کردم.
سوم: به قول علی (ع): به حرف توجه کن نه به کسی که حرف را می زنه. شما هم اگر از من خوشت نمی آید حرفم را نقد کن. نه اینکه من از سر کینه حرف می می زنم یا دلسوزی!
ضمنا برای اینکه دنیای فعلی را بتونی بشناسی و بتونی حرف دیگران را هم بشنوی باید حداقل انگلیسی را بتونی بخونی و بفهمی وگر نه مثل انسانی می مونی که بینایی و شنوایی نداری. قطعا دانستن زبانهای دیگر هم بسیار راه گشا خواهد بود.

برادر از شما بعیده! این فیلم های مبتذل غیر اخلاقی هالیوودی رو با فیلم های انقلابی اسلامی ایرانی ارزشی جشنواره ای خودمون مقایسه نکن.

دوست قدیمی کاش انسان در جایی که هیچ سرشته ای ندارد می توانست جلوی خود را بگیرد و با مطالب صدمن یه غاز ارزش های مذهبی و اخلاقی را زیر سوال نبرد. شما در رشته کامپیوتر مشغول به تحصیل هستی پس راجع به رشته خود و محل کار خود که خیلی هم با آفیست حال می کنی صحبت کن و از همکاران فرنگی ات سخن بگو و نقد فیلم و مقایسه ارزش های اخلاقی را به عهده صاحبان این فن بگذار

اگر ارزشهای اخلاقی با دو کلمه حرف من زیر سوال رفت که یا ارزشهای اخلاقی شما مشکل داره یا اینکه حرف من خیلی بی حساب نبوده.
من صرفا با مشاهداتم چند تا مثال نقض برای مطلق بودن اخلاق آوردم. شما اگر نظری برخلاف بنده دارید در همین کامنت دونی بذارید تا بحث کنیم. هیچ وقت فراموش نکن که مخاطب هنر مردمند و نه خواص. من هم به عنوان یک هنر دوست راجع به هر چه که دوست داشته باشم اظهار نظر می کنم. چه شما خوشتان بیاید چه نیاید.
از بیانات حضرت عالی این طور بر می آید که من کافر بی اخلاق هستم و شما مدافع شریعت. نه عزیز جان. خداوند به همه آدمها قدرت تفکر داده. من به عنوان یک سینما دوست و نه منتقد، صرفا مقایسه ای بین دو فیلم انجام دادم و در پی مشاهداتم چند سوال مطرح کردم. حال اینکه حضرت عالی به پر قباتون بر می خوره چیز دیگری است.
شما استدلال بفرمایید که چرا حرفهای من غلطه و مطمین باشید که اگر منطقی باشد قبول می کنم.

به نظر بنده شما در رابطه با همه مسائل مربوط به ایران از جمله سیاست فرهنگ سینما و غیره فقط نیمه خالی لیوان را می بینید
در رابطه با مطلق بودن اخلاق نیز نمی توان با یک فیلم این امر را نفی کرد زیرا فیلم نمی تواند ملاک خوبی برای این امر باشد من نیز می توانم با ساخت فیلمی اعوذوبه الله یکتایی خداوند را زیر سوال ببرم پس باید بعد از دیدن فیلم که فقط دیدگاه و نظر شخصی یک کارگردان یا فیلنامه نویس یا حتی یک گروه است یک اصل را زیر سوال برد
باز هم بر این اعتقادم که شما نیمه خالی لیوان را می بینید

راستی یادم رفت ایام محرم و شب تاسوعای حسینی را با شما تسلیت بگویم البته اگر ارزش ها هنوز هم مطلق هستند

ممنون از پاسخ سریعتون.
در مورد نیمه خالی بنده با شما موافق نیستم. لیوانی که تهش به اندازه 2 جرعه هم آب نداره، اسمش نیمه پر نیست. ما یک کشور عقب مانده هستیم و ریشه یابی این عقب ماندگی هم به زعم بسیاری از جامعه شناسان و متفکران مشخص است. شما یک دلیل برای من بیاورید که لیوان شما نیمه پر است و من صد دلیل می آوررم که لیوانتان خالی است. با حلوی حلوی گفتن هم دهن شما شیرین نمی شه. لیوان خالی ما هم نیمه نمی شه.

ضمنا مسلما دیدن این فیلم برای غربیها هیچ چیزی را زیر سوال نمی برد و هیچ عقیده ای را تحمیل نمی کند. فیلمی است که داستان آن به دلیل نامتداول بودن و عرف نبودنش و همیچنین بازی های خوب در فیلم فروش خوبی داشته است، صرفا ذهن مقایسه گر من، به بهانه دیدن این فیلم سوالاتی را مطرح کرد. از این قسم سوالات هم در پی مشاهدات دیگر در مدت این دو سال و نیم ، بارها پیشامد کرده ولی هیچ گاه مطرحشان نگرده ام. این بار خلاف عرف خودم عمل کردم.

نکته دیگر که از قلم افتاد اینکه من نقد فیلم نکردم. صرفا دو نسخه مختلف از یک موضوع را با هم مقایسه کردم.

والسلام

پس برای خود متاسفم که یکی از دوستان قدیمی ام کشور و هم میهنان خود را این طور عقب مانده می داند در صورتی که ما مهد تمدن و فرهنگ هستیم و قدمت ما با کشور مثل کانادا و امریکا که از مهاجرین شکل گرفته قابل قیاس نیست

دقیقا چون اخلاق نسبی هستش تسلیت شما را قبول می کنم و از شما التماس دعا دارم. چون اگر مطلق بود تمام این بندگان خدایی که در غرب اسم حسین را در عمرشان یک بار هم نمی شنوند، در روز قیامت خداوند باید به خاطر حرمت شکنی و راه انداختن پارتی و مشروب خوردن در روز عاشورا آنها را عقاب می کرد. اگر اخلاق را در چهار چوب عقل مطرح کنی به همان حرفی می رسی که امیرالمونین 1400 سال پیش شده بود: آنچه را که برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند و آنچه را که برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند. با عمل کردن به همین جمله می شه رفت بهشت به خدا.

این بحث تمدن و فرهنگ نشان می ده که حضرت عالی خیلی اهل تفکر نیستید. مثل این می ماند که انسانی ورشکسته به بانک رفته و تقاضای وام کند و بعد از رد شدن تقاضایش کارخانه و املاک و زندگی اشرافی که تا دیروز داشته را به رخ مدیر بانک بکشد. نتیجه چه خواهد بود؟ مدیر بانک محترمانه از نگهبان تقاضا می کند تا آقا را تا دم در همراهی کند.

نشانه های تمدنرا نه در وحشی بازی پلیس ایران می شه دید، نه در حماقت حاکمان، نه در ترافیک و آلودگی تهران، نه در رانندگی ها در تهران، نه در اختلاف طبقاتی و فقری که در اقتصاد ۱۰۰ درصد نفتیمان داریم. شما به جای انتقاد مطالعه بفرمایید.

آقا صلوات بفرست، روی هم دیگر رو ببوسین ختم مطلب بشه. من نمی دونم ما که از بچگی یاد نگرفتیم چجوری باید بحث کرد و هدف بحث کردن به جای متقاعد کردن یاد گرفتنه، چه اصراریه اینقدر ادای بحث کردن رو در بیاریم؟ صلوات بفرست…:D

وهب جان در بحث کردن، استدلال می شه و استدلال شنیده می شه. بنده استدلالی از مقابل ندیدم. بیشتر حرفهای کیلویی بود که به فراخور جواب دادم. راستی نمی دانستم می شه ادای بحث کردن را هم درآورد!!

:)) می دونم، ولی یادت باشه اگه در حال بحث کردن احساس کردی که عصبانی هستی، از اون به بعد اون احساسته که تو رو هدایت می کنه نه ادراکت! 😀
تجربه خودم رو می گم، تا حالا زمان هایی که تو بحث عصبانی شدم تا آخر بحث چیزی به علمم اضافه نشده!
ادای بحث کردن هم یعنی اینکه بحث کنی و آخر بحث مثل اولش فکر کنی… 😉

کمال عزیز فکر می کنم نشنیدن نام حسین ربطی به نسبی بودن اخلاق ندارد و این خود فرد است که وظیفه دارد نسبت به دین خود تحقیق کند چون در غرب در روز عاشور مشروب می خورند و عزاداری نمی کنند دلیل بر نسبی بودن اخلاق نیست دلیل این است که این افراد راه حق و باطل را نمی شناسند
همه چیز را به نسبی بودن و مطلق بودن نسبت نده و برای اثبات حرف خود همه چیز را زیر سوال نبر پسر خوب

کمال جان مثال هایی که برای تمدن زدی هیچ ربطی به تمدن نداشت
شما آلودگی هوا را نشانه تمدن می دانی پس توکیو را نیز جز کشورهای بی تمدن بدان
اگر حماقت حاکمان را مثال می زنی پس کشور امریکا را نیز در کنار ایران بگذار
اگر وحشی بازی را گفتی پس اسپانیا با گاوبازهایش را متمدن می دانی
کمال جان برای اینکه بهتر بتوانی در رابطه با تمدن سخن بگویی به تو پیشنهاد می کنم ابتدا معنی تمدن را جستجو کن

هنوز هم متعجم که شما به راه انداختن پارتی در ماه محرم در غرب و مشروب خوردن را به نسبی بودن اخلاق نسبت میدهی و آنرا مرتبط با اعتقادات نمی دانی

برای اینکه بهتر با واژه تمدن آشنا بشوی تعریف آن در ویکی پدیا را برایت می نویسم :
واژه تمدن به تلقی‌های گوناگونی از حالت‌های جامعه انسانی می‌پردازد. اشاره به تکامل و شکل‌گیری روابط بشری یکی از جنبه‌های رایج این کلمه در زبان ادبی است.

تعریف تمدن از نظر آقای کمال فراهانی :
– کشوری که ماشین هایش در خیابان منظم و در یک خط راه بروند
– کشوری که پلیس آن به خاطر تبعیض نژادی و رنگ پوست مردم را به قتل برساند
– کشوری که حاکمانش مورد دلخواه کمال جان باشند
– کشوری که همه مردمش یا پول دار باشند یا فقیر
کمال خوبم بدان که مهد تمدن بودن ایران به خاطر پیشرو بودن آن در علم پزشکی و رصد شناسی و … غیره است .

بابا من که با شما موافقم فقط شوخی بود!
حالا چرا می زنی؟
ما ایرانیان شیعه شده فکر می کنیم برترین مذهب دنیا مال ماست و مابقی دنیا بر سبیل کفرند و الحاد.بهترین جامعه،فرهنگ و آداب و رسوم مال ماست و دیگران در جهالت مطلق و حماقت زائد الوصفی سیر می کنند.خجالت هم نمی کشیم.دوازده تا شریک واسه پیامبر اعظم (ص)ساخته ایم تازه بعد از انقلاب هم یکی دیگه اضافه کردیم.اگه بگی اسم دوازده امام کجای قرآن اومده شیعیان لجباز سریعا آسمون و ریسمون می بافند و یک کلمه پیدا می کنن و بعدش می گن بیا این هم نام 12 امام!برای شهادت چند ده تن در هزار و اندی سال پیش عزاداری می کنند ولی اگه بگی واسه همین شهدای چند صدهزارتائی جنگ تحمیلی سالگرد بگیرید می گن کفر نگو!اون وقایع هزارو چند سال پیش مهمه و ملیت عرب .بگو یک خط راجع به امام دهم و یازدهم بنویسید نمی دونن ولی عبادتی می کنند که بیا و ببین!بگو واسه مرگ پیامبر اکرم (ص)هم سالگرد بگیرین می گن نه امام حسین مهم تره…

ناشناس نازنین
اگر از این سخنان در پشت خود سوزشی احساس می فرمائید،بنده یک راه حل خوب سراغ دارم که اگر خواستید ایمیلتان را بدهید تا نسخه را برایتان بفرستم.فقط باید کمی یخ تهیه فرمائید.هشدار می دهم که اکر به این دستورالعمل عمل نکنید آنگاه تا زمانیکه عزرائیل ترتیب اتقالتان را به خیابان شانزه لیزه بهشت(که فقط برای شیعیان در نظر گرفته شده است و سایر ادیان و مذاهب حتی برادران و خواهران سنی مذهب تان را در آن راه نمی دهند)را بدهد،باید با این درد جانکاه سر کنید.نصر من الله و فتح قریب

آقای ناشناس مقدس مآب!
بهشتی که از تمامی بندگان خدا فقط چند مشت شیعه راه دارند(یا اینکه بهترین جای آن فقط متعلق به شیعیان است) ارزانی خودتان!ای بدبختان به جای قمه زنی بروید و یک سنگ روی بنای عظیم علم و تمدن بشری بگذارید.لابد غربی ها همین اینترنت را هم با توجه به فرمولهای پیچیده قرآن نوشته اند؟اگر عینک تقدس را یک لحظه کنار بگذاری(قول می دهم که به انحراف و آدم کشی و تجاوز به ناموس مردم دچار نمی شوی)آنگاه برخی از سخنان سخیف دینت را متوجه می شوی.برو کتاب آقای علی دشتی(بیست وسه سال)را فقط یکبار بخوان.بعد می فهمی که کتاب دینی دبیرستان و صداوسیمای جمهوری اسلامی چه بلائی سر تو و مقدس مآبان کوته فکری همچون امثال تو آورده اند.
در اون دنیا وقت کردی یه سری هم به ما توی جهنم بزن ای آقای بهشتی!خوشا به سعادتتکه توی کشوری زندگی می کنی که 8000 امامزاده دارد(طبق آمار رسمی)و هر ماه لا اقل یک امام زمان دستگیر و راهی زندان می شود.ان شاء ا… امام زمان واقعی ظهور می کند و بعد از خون ریز های فراوان توسط زنی ریشدار از اهالی اصفهان کشته می شود!بمانید در این خرافات و دست و پا بزنید ای گمراهان مقدس مآب!

اینها را گفتم تا دفعه دیگر یاد بگیر به جای توهین استدلال کنی.واسه اینکه از من دلخور نشی لینکهای کتاب بیست و سه سال را واست می ذارم اینجاشاید خوندی و عاقل شدی(خدارا چه دیدی؟):
http://www.iran-resist.org/article1187
http://ali-dashti-23-years.tripod.com/23-year-pdf.htm
http://persianbooks.wordpress.com
http://ebookdrk.blogfa.com/post-11.aspx

اوه چه خبر شده اینجا!
حالا تو بگو مهمترین حرفت اینه که ” تا کجا نشون دادن”! بابا حرفای مهم رو که offline نمیشه زد. ترجیح می دم این فضا سرشار از دوستی باشه تا بحث هایی که حتّی رودر رویش هم به نتیجه نمی رسد چه رسد به آفلاین.

من بابت جواب تند اولیه ام امیر جان، متاسفم. موافقم که نباید من آفلاین حرف بزنم ولی به هر حال در نوشتار فکر و اختصار و تمرکز بیشتری هست و تمام حرفها ثبت می شه. همینطور هم که متوجه شدی من از کامنت بیست و سوم جواب نداده ام. انشاالله یک روز تهران حرف می زنیم. اگر هم این طرفا پیدات شد که خودت بهتر از من متوجه قضایا می شوی.

عزیز جان نسبی یا مطلق بودن اخلاق یک حرف و نادیده گرفتن اخلاق یک چیز دیگر
احترام گذاشتن به مادر و بزرگتر مگه فقط مال 1400 سال قبل.یعنی برای اینکه ما مال قرن 21ایم میتونیم بزنیمشون(هر چند تو قرن ما میزنن).اما میشه ندیدش.میشه اخلاقو ندید ورد شد ازش.همون کاری رو که غرب کرد.الان تو غرب حرف اول رو منافع میزنه نه اخلاق.برای همین که مشروب ازاده.چون یکسری سرمایه دار صاحب کارخونه اش سود میکنن.در حالی که هیچ منفعتی برا ادم نداره.(اگر خاصیتی براش دیدی بیار ما هم بخوریم).برا همین که تو غرب اسلحه ازاده.چرا؟مهم سود کارخونه دار.نه جون بچه های بیگناهی که تو مدرسه ودانشگاه میمیرن.کشورهارو دلار میبینند(نمونهاش دارفور سودان.تا قبل از اینکه توش نفت ببینن
اصلا مهم نبود کجای نقشه است.یک مشت سیاه بودن که دندهاشون زده بیرون.اما حالا اونجا دعواست بین امریکا وفرانسه وانگلیس و..چون نفت هست.سود هست)به کره ماه ادم میفرستن.بعد میگن نمیشه به افریقا دارو رسوند.جالب اینه که به اونجا میشه اسلحه مشروب وکوکاکولا رسوند.فقط دارو وغذا نمیشه.چون سود نداره.junoرو دیدم.جالب بود.ولی سوال من ازشما (فکر کنم سوال خود فیلم)اینه که چرا junoاصلا هیچ حس مادری نداشت.مگر عشق مادری فقط مال گذشته است.دیگه قدیمی شده برا ادم قرن21؟فکر کنم چند وقت دیگه یکسری جا درست کنن(مثل شیر خوارگاها)بگن هر کی بچه دار شد ببر بزاره اونجا.نمی گم تو غربم همه اینطوریان(همونطور که تو فیلم هم میبینیم vansaکه با اصول اخلاقی زندگی میکنه وعاشق بچه وخانواده است هم وجود داره)ولی میگم junoچرا اینطور بی مسئولیت.هر چند تلاشش برای یافتن ادمای خوب میکنه و برای اینده بچه اش نگران ونمی خواد اونو به هرکسی بده ولی نمیخواد خودش مادر بچه اش
باشه.چرا؟سر بچه های امثالjuno که نمی تونن امثال vansa رو بیابن چی میاد؟چیکار دارن با ما میکنن؟
چرا juno اینطوری شد؟ با JUNO چیکار کردن؟

عزیز جان نسبی یا مطلق بودن اخلاق یک حرف و نادیده گرفتن اخلاق یک چیز دیگر
احترام گذاشتن به مادر و بزرگتر مگه فقط مال 1400 سال قبل.یعنی برای اینکه ما مال قرن 21ایم میتونیم بزنیمشون(هر چند تو قرن ما میزنن).اما میشه ندیدش.میشه اخلاقو ندید ورد شد ازش.همون کاری رو که غرب کرد.الان تو غرب حرف اول رو منافع میزنه نه اخلاق.برای همین که مشروب ازاده.چون یکسری سرمایه دار صاحب کارخونه اش سود میکنن.در حالی که هیچ منفعتی برا ادم نداره.(اگر خاصیتی براش دیدی بیار ما هم بخوریم).برا همین که تو غرب اسلحه ازاده.چرا؟مهم سود کارخونه دار.نه جون بچه های بیگناهی که تو مدرسه ودانشگاه میمیرن.کشورهارو دلار میبینند(نمونهاش دارفور سودان.تا قبل از اینکه توش نفت ببینن
اصلا مهم نبود کجای نقشه است.یک مشت سیاه بودن که دندهاشون زده بیرون.اما حالا اونجا دعواست بین امریکا وفرانسه وانگلیس و..چون نفت هست.سود هست)به کره ماه ادم میفرستن.بعد میگن نمیشه به افریقا دارو رسوند.جالب اینه که به اونجا میشه اسلحه مشروب وکوکاکولا رسوند.فقط دارو وغذا نمیشه.چون سود نداره.junoرو دیدم.جالب بود.ولی سوال من ازشما (فکر کنم سوال خود فیلم)اینه که چرا junoاصلا هیچ حس مادری نداشت.مگر عشق مادری فقط مال گذشته است.دیگه قدیمی شده برا ادم قرن21؟فکر کنم چند وقت دیگه یکسری جا درست کنن(مثل شیر خوارگاها)بگن هر کی بچه دار شد ببر بزاره اونجا.نمی گم تو غربم همه اینطوریان(همونطور که تو فیلم هم میبینیم vansaکه با اصول اخلاقی زندگی میکنه وعاشق بچه وخانواده است هم وجود داره)ولی میگم junoچرا اینطور بی مسئولیت.هر چند تلاشش برای یافتن ادمای خوب میکنه و برای اینده بچه اش نگران ونمی خواد اونو به هرکسی بده ولی نمیخواد خودش مادر بچه اش
باشه.چرا؟سر بچه های امثالjuno که نمی تونن امثال vansa رو بیابن چی میاد؟چیکار دارن با ما میکنن؟
چرا juno اینطوری شد؟ با JUNO چیکار کردن؟

در دنیایی که اینگونه حرمت ها شکسته می شود و… من خدا رو شکر میکنم که در کشوری زندگی می کنم که حفظ عفت و حرمت زن ،ارزش است.

سلام سلام
من فیلم رو دیدیم…………. اول من خودم 1000بار قرآن رو خوندم خوب
100تا کتاب مذهبی خوندم خوب اینارو بگم که فکر نکنید دارین با از همه جا بی خبر حرف میزنید
من یه سوال دارم از کسی که دم از اخلاق میزنه
بهتون قول میدم که که همون ناشناسی که کامنت 43 رو گذاشته خودش اگه یه دختری رو ببینه که یکجا ایستاده اگه ماشین داشته باشه 100% میره و براش حداقل بوق میزنه و بعد میاد اینجا اینارو مینویسه
فروید (بزرگترین روانشناس) میگه همین آدم تا موقعی که براش فرصتی پیش نیومده حرفای قشنگ میزنه ولی همین که موقعیتی پیش بیاد تمام مرزهای اخلاقی روبه طور کلی ویران و نابود میکنه تازه من هم بهش اضافه میکنم که بعد هم میره برای حسین سینه میزنه
من میگم باید واقع بین باشید مگه همه پدرای ما زن ندارن ها منظورم مادرامونن ها
پس چرا پدرای ما دنبال یه فرصتی هستن مگه همه شیعه نیستیم ها من کسی رو میشناختم که همیشه میرفت مراسم همش قرآن میخوند یک زن زیبایی هم داشت ولی نتیجه اش چی شد یه روز دیدیم دنبال یه زنیه
می فقط یه چیزو میگم بیایید همه چیزرو به ذهن آگاه خودمون بسپاریم بیایید به دور از مسائل خودمون ببینیم توی کشورمون چی میگزره…..
ولی باید واقع بین باشید

خداوندهمه ي آدماروبه ويژه مسلموناي خائن رابه راه راست هدايت كني اگه اون ضدشيعه هاكرامات ومعجزه هاي امامان ماراببينندهيچوقت به آنهاتوهين نمي كنندجانم فداي همه ي امامانم

توی اینترنت دنبال مطلب های فارسی در مورد این فیلم میگشتم که برخوردم به شما.
من قصد ندارم از فرهنگ اونها دفاع کنم و یا اینکه از فرهنگ خودمون ایراد بگیرم (حقیقتش شهامتشو ندارم) ولی در آخر اون فیلم که به نظر میاد توی غرب چیز غیر معمولی نیست:
– یک خانواده که فرزند نمیتونن داشته باشن صاحب فرزند میشن.
– دختر شانزده ساله در طی بارداری و پس از زایمان به راحتی فعالیت روزانه اش مثل رفتن به مدرسه و تفریحشو انجام میده.
– یک بچه که با بستن نطفه دیگه وجود داره امکان حیات پیدا میکنه.

– و البته یک فیلم جذاب ساخته شده که آدمهای زیادی مثل من و شاید هم شما ازش لذت میبریم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.