صدای آزار دهنده ضبط شده زنی در فضا می پیچد که “Going Up”. بینگ و در آسانسور باز می شود. یک نفر سر به هوا، بی مهابا و قهوه به دست بیرون می آید و در یک لحظه هوشیارانه از قطره های قهوه گریزان از فنجانش، خودت را کنار می کشی تا لباس تازه از خشک کن درآمده ات، را نجات دهی. در 15 ثانیه ای که در آسانسور هستی بالغ بر 10 کلمه Geekی (خوره های کامپیوتر) می شنوی تا به طبقه 4 برسی. میانگین وزن افراد در آسانسور دست کم 90 کیلوگرم است. یک نفر با قدمهایی تند که به شدت غیرعادی و مضطرب کننده است، در حال عبور از راهروست. فارغ از اینکه 8 صبح است یا 10 شب، ریتم ناهمگون راه رفتنش استرسی وصف ناشدنی را با خود منتقل می کند. دیگری در حال حرف زدن یا راه رفتن، مدام دستانش را مشت می کند. وارد ساختمان D4 می شوی و شخصی خوش لباس به طرز تیکداری از نیمی از عضلات صورتش برای یک پلک زدن ساده استفاده می کند. به سمت آفیسم می پیچم و یک نفر مشغول نوشیدن کوکا در ساعت 9 صبح و نوشتن کد است. نگاهم را می دزدم، سرم را پایین می اندازم و راه را ادامه می دهم. چارچوب دری از جلوی چشمم ناخوداگاه رد می شود و سر که بلند می کنم در یکی از اتاق های میتینگ است که نیمه باز مانده و یک نفر مدام در حال حرف زدن است و همانطور کلیدهای لپتاپش زیر انگشتانش بالا و پایین می روند. خاطرم هست که ریتم کارش در ساعت 5 بعد از ظهر هم تغییر چندانی نخواهد کرد.
درهنگام قهوه تیمی که معمولا ساعت 10 صبح ابتیاع می شود iPhoneام را که شب قبلش موفق به نسب ترمینال بر روی آن شده ام را به هم تیمی هایم نشان می دهم. خاطر نشان می کنم که VPN و SSH هر دو نصب هستند و نصب کردن Apache va PHP را برایشان دمو می کنم. کیتمن، آرشیتکت زیرک تیم فیوز می پراند و قهوه را رها می کند تا به سرعت از آمریکا یکی سفارش دهد. متیوهیجان زده شده. جان شگفت زده دستورات یونیکس را برای تست اجرا می کند. برایان ساکت شده. پیتر به سرعت یک پروژه جدید طرح ریزی می کند و راجع به توجیهات مالی از بقیه مشورت می گیرد.
اینجا خوره آبادی به نام آی بی ام است.
14 دیدگاه دربارهٔ «Nerds and Geeks»
Nerds, Geeks, Dorks! Different concepts!
They certainly are. In IBM you can only find the first two, tho
MA KE HICHI NAFAHMIDIM
نفهمیدنت نشان دهنده سلامت روحه! برو نماز شکر بخون.
doste ghadimi doset dare
این دوست قدیمی من اسم هم داره؟
DARE KHOBESHAM DARE
من می توانم این افتخار را داشته باشم که اسم این دوست قدیمی را بدونم؟ احیانا رضا نیست؟
NA DOSTE GHADIMI KHELIL DOSET DARE KAMAL JAN
LOTFAN ADRESS MAILETAN DAR YAHOO RA BARAYE MAN BENEVISID.MAMNOON
kamaleddin2001@yahoo.com
kamaleddin@gmail.com
داستان قشنگی بود
edame bede movafagh mishi
hekayat refaghate man ba to hekayate ghahvest ke be yade to noshidam va ba har jorea andishidam ke aya in tam radost daram ya na ke nafhmidam ghahve ky tamam shod angah fahmidam ghahve mikhaham hata talkhe talkh!!…..