دسته‌ها
دسته‌بندی نشده

هذيان

هر چه قدر با خودم كلنجار رفتم تا در مورد حادثه سقوط هواپيما سكوت كنم گويا بي نتيجه است. در ساعات اوليه صبح بود كه خبر را از بي بي سي خواندم و چنان منقلب شدم كه بي اختيار اشك در چشمانم حلقه زد. نمي دانم چرا. هر چند بعضي از خبر نگاران تلويزيوني را مي شناختم ولي اكثرشان برايم تعدادي اسم بودند. شايد براي اين همه عقب ماندگي و بي مسيوليتي يا شايد براي خودم. بر خودم مسلط شدم چون بعد از ظهر امتحان Calculus داشتم و نياز مبرمي به روحيه و تمركز. ابعاد انعكاس خبر هم كه الحمد الله براي همه روشن است.فقط مي خواستم يك سوال بسيار روتين و قديمي را بپرسم. آيا آمار تصادفات جاده‌اي تراژدي بزرگتري نيست؟ كشته شدن قريب به 25000 نفر در جاده هاي كشور به خاطر رعايت نشدن مقررات و مطمين نبودن جاده ها و … آيا واقعا كشته شدن 2 نفر تراژدي است و كشته شدن ميليون ها نفر صرفا يك آمار است؟آيا كشته شدن مردم در آلودگي هواي تهران تراژدي بزرگتري نيست؟مراد از تجمع صنفي فقط براي كشته شدن 100 نفر است؟ايا عقل سليم پيدا كردن راه حل براي مشكلات بزرگتر را در اولويت قرار نمي دهد؟ حادثه آتش گرفتن هواپيماي Air France در فرودگاه تورنتو بدون زخمي شدن حتي يك نفر فيصله پيدا كرد. با اين تفاوت كه تمامي سر نشينان هواپيما بعد از اين حادثه به پول خوبي رسيدند حال آنكه ما در ايران به استناد به حديث و تفسير و … شهيدشان كرديم. هر چند مي دانم كه اين كلاف سردر گم تر اين حرفهاست و مي دانم كه اين طرز فكر شايد توسط هموطنان عزيزم به سخره گرفته شود ولي حرفي است كه بايد مي زدم…وسع بينش ما در همين حد است. .واسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.