دسته‌ها
دسته‌بندی نشده

Writing Essays

جلسه اي بود براي نوشتن paper و essay. صبح شنبه و در هواي مطبوع و آفتابي تورنتو و در حضور رقص زيباي برگ‌هاي زرد و نارنجي. هوس كردم تا حتما بعد از جلسه مدتي راه بروم تا اين هواي عالي را ناديده نگرفته باشم ولي سحر خواب مانده بودم و ضعف حاصله مانع شد. جلسه به علت Log In نشدن سيستم مربوطه با 10 دقيقه تاخير شروع شد. حدود 26 نفر در جلسه شركت كرده بودند كه با توجه به زمان شروع يعني 10:10 و قرار داشتن در شنبه، بسيار استقبال گسترده‌اي بود. توضيحات كلي در مورد پروسه هاي نوشتن داده شد و خانم محترمي كه پرزنت مي كرند سعي در شركت دادن همه حاضران را در بحث داشتند. يكي از جالبترين حضار، پير مردي بود كه سال‌هاي پاياني يا شايد هم ماه‌هاي پاياني عمر را طي مي كرد و عجيب بوي الرحمن مي داد با اين حال از همه حضار فعال تر بود و سعي مي كرد از 2-3 سلول خاكستري باقي مانده نهايت استفاده را ببرد و اما در آخر و در جواب سوالي كه در مورد اضافه شدن معلومات از طريق اين جلسه به حضار شد هيچ كس دستش را بالا نياورد و سخنران مربوطه حسابي كنف شدند. ولي در نهایت اعتماد به نفس اضافه كردند كه البته همه شما با اين موارد در دبيرستان و مدرسه آشنا شده‌ايد و من سعي در مرتب كردن اين معلومات داشتم. كه عملا يعني كه ببخشيد كه چيزي دستتون رو نگرفت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.