دسته‌ها
دسته‌بندی نشده

تابستان خود را چگونه می گذرانید؟قسمت سوم

روز یکشنبه مورخ 12 ژوین سنه دوهزار و هفت میلادی

صبح بعد از هشت ساعت خواب به سان کودکی معصوم از خواب بیدار شدم. قبل از خواب با حسین قرار دوچرخه سواری در سنتر آیلند را گذاشته بودم که در روز یکشنبه بسیار بر آن سفارش شده است به خصوص اگر آفتابی و زیبا باشد. لباس دوچرخه سواری را بر تن کرده و رکاب زنان سر قرار می روم و تا Down Town رکاب می زنیم. نزدیکی های lake shore منتظر Ferry می شویم که در واقع قایق های بزرگی است برای جابجایی مسافر و در هوای بهاری محذوذ می شویم از رازهای خلقت و عظمت خداوند(برداشت آزاد)
در مجموع 4-5 باری به بهانه های مختلف به آیلند رفته بودم ولی هیچ گاه برای دوچرخه سواری توفیق حاصل نشده بود. منظره Down Town تورنتو از شاهکارترین منظره هایی است که بعد از رازهای آفرینش می توان دید! با حسین جزیره را رکاب زدیم و بر ما مکشوف شد که این جزیره بسی بزرگتر از آنست که تصورش را می کردیم. حتی در گوشه ای از آن خانه های مسکونی وجود دارد که بی نهایت زیبا بودند و حسین را یاد خاطرات خوش کانگرو بازیش در آسترالیا انداخت. اخیرا مدتی است که بسیاری از چیزها حسین را یاد کانگارو می اندازد! برادران و خواهران رولر بلید سوار هم دور تا دور جزیره مشغول طواف یودند.
در ساحل کمی استراحت کردیم به سبک حسینی که همان راه رفتن در آب باشد بدون جوراب و همراه با نوشیدن کوکای کلاسیک و اگر دایت باشد از گناهان کیبره است که حسین بارها بر پرهیز از آن توصیه کرده است.(قدس الله نفسه الزکیه)
.بعد از برخواستن صدای اعتراض شکم همیشه گرسنه پیتزایی بسیار بزرگ سفارش داده و با اعمال شاقه و با همکاری تحسین برانگیز حسین تمامش کردیم(ثبت الله القامه(جمع مکثر جدید لقمه ها))
دوچرخه هایی هم موجود بود که بیشتر به درشکه شبیه بود حال آنکه زحمت اسب را دو نفر جلویی می کشیدند و همراهان پشتی تنها نظاره گر این تلاش بودند. گویا این دوچرخه های درشکه سان کرایه داده می شد. در راه برگشت سری به رستوران Cora زدیم که مدیریت محترم اسبقشان حسین باشند. کمی در Patioی یکی از رستوران های اطراف با همکاران اسبق حسین نشستیم و از نعمات الهی بهره مند شدیم و راهی خانه شدیم که آماده روز کاری شویم.

7 دیدگاه دربارهٔ «تابستان خود را چگونه می گذرانید؟قسمت سوم»

سلام
ميشه تاريخ خورشيدي رو هم كنار ميلادي بنويسين، آخه ما اين ور آبيها با اين تاريخ مانوس تريم.پيروز باشي.

باز گشتت مبارک!
امیدوارم این قدر ورزش می کنی بتونی اون 20 کیلو اضافه رو کم کنی!
البتّه اگر پیتزاهای خوشمزه بذاره;)

بازگشتت مبارک!
امیدوارم با این همه زحمت که در دوچرخه سواری و پیتزا خوردن بعدش می کشی بتونی اضافه وزنت رو تعدیل کنی;)
نمی دونم کامنت هم احتیاج به تأیید تو داره یا نه؟ چون دیدم قبلی که نوشتم نیومد دوباره نوشتم.

سلام آقا كمال
اصراري ندارم ولي ميدوونم خيلي از دوستانت مثل تو هنوز توفيق زيارت و البته اقامت در بلاد ميلاديه رو پيدا نكردن و از ايران عزيز دست خط مبارك رو كه باز صد البته بر خلاف حركت سريع دنيا به سمت ميلاديه فارسي كتابت ميشه ،مي خونن.فقط قصد داشتم بگم : استدلالت رو نپسنديدم گرچه ممكن درست باشه.پايدار باشي

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.