دسته‌ها
دسته‌بندی نشده

۱۷ ماهگی

امروز وارد 17 مین ماه حضور سبزم در سرزمین سرخ و سفید کانادا شدم. اگر یک ماه به این تعداد اضافه شود تا حالا دو تا بچه می تونستم به جامعه تقدیم کرده باشم که جزو سیاست های توصیه شده در این ماه های اخیر هم هست.
الحمد الله به مدد ورزش مرتبی که در پاییز نداشتم و تحرک فراوانی که نکردم 10 کیلو اضافه کرده ام که ضرورت حضور ساعتی برای جیم را در برنامه روزانه به صورت دردناکی یادآور می شود. اضافه کنید 6 عدد درس هسته ای, 15 ساعت تحقیقات و 3 ساعت TA که عملا زمانی برای هیچ کار اضافه ای نمی دهد. فلذا این ویکند را مغتنم شمرده و سری به جیم زده, چهل دقیقه ای بر روی تردمیل دویدیم و 1 ساعتی پینگ پونگ بازی کردیم و راهی Canadian Tire شدیم تا مخلوط کنی ابتیاع کنیم تا بساط شیرموز را به صورت خودکفا برگزار کنیم. پس از بازگشت هنوز دوش نگرفته بودیم که رضا ما را به رستوران All you can eat دعوت کرد و ما ساعتی جند تامل کردیم و چندان از نعمات خداوند بهره مند گشتیم که 45 دقیقه پیاده روی هم یارای هضم آن نبود. فلذا به خانه بازگشتیم و برای تست مخلوط کن مقادیری شیر و موز و گردو و خرما و عسل و سبوس گندم و هر آنچه در قفسه آشپزخانه یافت می شد به هم زدیم و نوش جان کرده و خود را با مرارت های فراوان و مشقت زیاد به پای لپ تاپ قدیمی رسانده و این فضای بلاگستان را آلوده کردیم.

3 دیدگاه دربارهٔ «۱۷ ماهگی»

عزیز جون اون دخترها هستند که باید 9 ماه صبر کنند تا دوباره بزایند! تو توی این 17 ماه می تونستی بابای خیلی ها شده باشی 🙂
مطمئنی نشدی؟ p:

عزیز جون اون دخترها هستند که باید 9 ماه صبر کنند تا دوباره بزایند! تو توی این 17 ماه می تونستی بابای خیلی ها شده باشی 🙂
مطمئنی نشدی؟ p:

پاسخ دادن به مهدی لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.